این موضوع یکی از بدترین قسمت ها درباره طراح وب سایت شدن می باشد: مجبور بودن به طراحی وب سایتی که خیلی احساس خوبی از آن ندارید. اگر این چنین کار کنید، مطمئنا با شکست مواجه می شوید. طراحان وب سایت هر روز با این قضیه رو به رو می باشند.
البته این موضوع انحصارا به طراحان وب سایت اختصاص نمی یابد، اما در هر صورت بسیار تخریب کننده می باشد، زیرا کار طراحی وب سایت ما اغلب توسط دیگر اعضای تیم بی ارزش می شود. آن ها کار ما را بی ارزش تلقی می کنند، زیرا نمی دانند و درک نمی کنند که ما چه کاری را انجام می دهیم.
شما می دانید که جذب کردن مشتریان وب سایت بسیار سخت است و به این دلیل پا پس می کشید، از این می ترسید که به اندازه کافی مهارت انجام پروژه های شان را ندارید، شما به اندازه کافی با تجربه نیستید و تجارت تان به اندازه کافی پیشرفته نیست.
این احساس ناامنی خیلی از طراحان وب سایت را به انجام پروژه های کوچک، انجام طراحی فقط برای مشتریان وب سایت بومی و از دست دادن فرصت های سود آور دراز مدت، سوق می دهد. این احساس ناامنی تجارت طراحی وب سایت آن ها را یکنواخت نگه می دارد.
اگر شما یک طراح وب می باشید، این چنین مشکلی را دارید.
از طراحان سایت انتظار می رود تا MYTHICAL 10X باشند: یک نوعی از طراحان وب سایت که طراحی های زیبا، جشمگیر، جذاب و کاربردی خلق می کنند. از شما تنها انتظار می رود که تا در مدت زمان کوتاهی، طراحی های چشمگیری را خلق کنید و آن را به گونه ای بسازید که هر کسی نتواند به آن دست یابد.
این یک تله می باشد.
اگر شما توانایی این موضوع را دارید که تنها یک بار طراحی فوق العاده ای را خلق نمایید، شما متوجه خواهید شد که از شما همیشه انتظار می رود که این چنین باشید. هر زمان ممکن است این موضوع از شما در خواست شود. اگر شما شکست بخورید، شما سرزنش های ناامید کننده ای را دریافت خواهید کرد (که معمولا به احساس گناه، شرمساری، انتقاد و یا حقارت مربوط می شود).
اگر نتوانید آن چنان که مشتریان وب سایت دستور داده اند، طراحی های چشمگیری را بسازید، چه می شود؟
شما به عنوان طراح وب سایتی معروف می شوید که همیشه صحبت می کند، اما در عمل نمی تواند آن چه می گوید را به واقعیت تبدیل کند. بسته به این که در کجا کار می کنید، ممکن است از جانب همکاران خود نیز نظرات تاسف باری را بشنوید و یا ممکن است از آن به بعد کارهایی را تحویل بدهید که هیچ کس طالب آن نمی باشد. بنابراین شما از جمع طراحان وب سایت کنار گذاشته می شوید و حتی ممکن است شغل تان را از دست بدهید. شاید ناعادلانه به نظر برسد، اما این موضوع بخشی از شغل طراحی سایت می باشد که هیچ کس درباره آن حرف نمی زند.
پروسه های غیر ساختاری طراحی می تواند شما را با شکست هایی مواجه سازد.
اگر شما یک طراح وب سایت با تجربه می باشید، باید بدانید که این پروسه چگونه کار می کند:
- شما و مدیرتان (به طور مثال رئیس، سرپرست و یا حتی یک مشتری و غیره) پروژه ای را با اهداف و آرمان های بلند پروازی شروع می کنید.
- شما بسیار روی این پروژه طراحی وب کار می کنید، تمام سعی خود را می کنید تا مواردی زیبا و کاربردی برای وب سایت خلق نمایید.
- مدیرتان به شما با بی میلی و بی علاقگی پاسخ می دهد.
- مدیرتان به شما توصیه های و پیشنهاداتی وسیعی مبنی بر اصلاحات و تغییرات ارائه می دهد.
- محصول و یا وب سایت نهایی بسیار پیچیده می باشد که اصلا جذاب نیست و بسیار مبهم و بی نظم و برای استفاده سخت می باشد.
- شما احساس درماندگی، ناامیدی و حقارت می کنید.
نتیجه چه می شود؟
طراحان وب سایت بارها و بارها و بارها اعلام می کنند که از شغل خود متنفر می باشند. اصولا، این طراحان وب از ساخت و خلق چیزهایی که دیگران آن را زیبا و کاربردی می بینند، لذت می برند. حالا، آن ها داستان های ترسناکی از مدیر و یا مشتری زننده و نامتناسب شان به اشتراک می گذارند و همیشه آن ها را مقصر می دانند.
سپس، بعد از گذشت چند سال، شغل خود را به حرفه دیگر تغییر می دهند. چیزی که ما به آن علاقه نداریم.
در هر صورت می خواهید که یک طراح وب سایت سوپر استار شوید؟
راه حل ساده ای برای این امر وجود دارد.
جنگ هایی را در شغل طراحی سایت خود آغاز کنید تا بتوانید یک طراح وب خوب و عالی باقی بمانید.
آیا این توصیه ترسناک و زشت می باشد؟
شروع جنگ می تواند تخریب کننده باشد. می تواند بهترین راه برای از دست دادن دوستان و آشنایان و یا به طور کلی مردم شود.
همه این موارد درست و صحیح می باشد.
از این رو، چرا من پیشنهاد می کنم تا جنگ هایی را در شغل طراحی سایت خود شروع نمایید؟ زیرا، چه بارو کنید یا خیر، جنگ و دعوا با مردم در پروژه های طراحی سایت می تواند برای شما سودمند باشد. شما می توانید جنگی را با همکاران و یا مدیرتان شروع کنید، به گونه ای که حمایت و پشتیبانی آن ها را از آن خود نمایید.
در این جا به شما توضیح می دهیم که چرا این موضوع اهمیت دارد: هر طراح وب سایتی، با علاقه ای که به شغل خود دارد، ممکن است سال ها با همکارانی که خیلی خلاق نمی باشند کار و فعالیت نمایند. اگر کار خود را به درستی و به خوبی انجام می دهید، شما قطعا مقاله های زیادی را می خوانید، ویدئو هایی را تماشا می کنید، مهارت های جدیدی را تمرین می کنید و غیره. از این رو همکاران تان احساس می کنند که از شما عقب می باشند، حتی اگر شغل طراحی وب سایت را خیلی دوست داشته باشند.
تمرکز، می تواند کلید اصلی یک جنگ موفق شود.
زمانی که مردم کلمه "جنگ" را می شنوند، ذهن شان تاریک و مبهم می شود و منفی فکر می کنند. شاید هم فکر شان به یک موضوع خشونت آمیز و یا انتقام گرایانه سوق یابد. اما واقعا معنی این کلمه این چنین نمی باشد.
هدف اصلی در اینجا، شروع یک جنگ نیست که رقیب تان را ضربه و آسیب بزند. اگر شما به صورت تحقیرآمیز، تخریب کننده و سوء استفاده کردن از مردم، این جنگ را شروع نمایید، مطمئن باشید که اشتباه پیش می روید. این موضوع هم چنین باعث می شود که رقیبان تان منظور شما را به درستی درک نکنند و شما در شفاف و واضح ساختن آن ها با شکست مواجه شوید.
هدف شروع یک جنگ، تغییر می باشد. شما متخصص و کارشناس می باشید، اما رئیس، مدیر، مشتری و غیره شما این چنین نمی باشند. این موضوع به این معنا می باشد که از هر 10 بار، 9 بار شما ایده های بهتری از این که چه چیزی برای پروژه طراحی وب سایت متناسب و عالی می باشد، در اختیار دارید.
از این رو، چگونه سعی می کنید تا به این ترتیب به رقیبان خود آسیبی وارد ننمایید؟ ساده است. باید تمرکز تان را روی موضوع دیگری معطوف نمایید.
از این که از خود محافظت نمایید و بخواهید جنگ را برنده شوید، خودآوری به عمل آورید.
یک مبارزه خودخواهانه (که عصبی می باشید و نمی توانید همه چیز را به نفع خود تمام نمایید) یک خودکشی حرفه ای می باشد. این موضوع سریع ترین راه برای از دست دادن شغل طراحی سایت شما می باشد.
تمرکز تان را از روی محافظت کردن از خود به محافظت و دفاع از رقیبان تان تغییر دهید. برای خود نجنگید، برای آن ها بجنگید. منظور از رقیبان تان در این مقاله می توانند رئیس، مدیر و یا مشتری سایت تان باشند، خلاصه هر کسی که تصمیماتی می گیرد که به نتایج منفی ختم می شود.
هدف شما چیست؟ سعی کنید رقیبان تان را از عواقب و نتایج و یا حتی هزینه های تصمیماتی که گرفته اند، مطلع سازید. این مشکل بسیار سختی می باشد. شما باید اخبار بدی را به شیوه ای به آن ها منتقل کنید که خیلی آن ها را اذیت و آزار نکند. اگر شما مانند خیلی از طراحان وب سایت دیگر باشید که در این زمینه شکست می خورد، مطمئنا این پیشنهاد و این راه حل را جزو آخرین موارد لیست خود قرار می دهید.
اگر رقیبان تان راه اشتباهی را در پروسه طراحی وب سایت بر گزینند، چه می کنید؟ چه می شود اگر شما پروژه را از دست بدهید و به طریقی بخواهید رابطه کاری خود را با آن ها قطع نمایید؟ چگونه با قدرت هر چه بیشتر به آن ها می گویید که تصمیمات اشتباهی گرفته اند؟ آیا این موارد به معنای صدمه زدن به تجارت و حرفه تان محسوب می شود؟
شما باید از سوالات استفاده می کنید.
CLAYTON CHRISTENSEN، پروفسور در مدرسه تجاری هاروارد و ناشر کتاب "چگونه می توانید زندگی تان را ارزیابی نمایید" در این مورد به خوبی توضیح می دهد:
"سوالات مکانی در ذهن تان می باشند که با پاسخ ها متناسب و مطابق می شوند. اگر سوالی را نپرسید، جواب آن هیچ کجای ذهن تان جای نمی گیرد. بلکه باعث سردرگمی شما می شود. شما باید سوال بپرسید- شما باید بخواهید تا مواردی را دریابید- تا به این ترتیب مکانی را در ذهن خود برای دریافت و مطابقت یافتن با پاسخ ها ایجاد نمایید."
گفتن به رقیبان تان که کارشان اشتباه است، جر و بحث کردن با آن ها، و رفتار توهین آمیز توآم با خشونت- این رفتار ها می تواند مقاومت آن ها را نسبت به پذیریش موضوع سخت تر سازد. سپس از خود می پرسید که آیا کار دستی را انجام داده ام؟ چرا این اتفاق افتاد؟
واکنش.
واکنش جواب فشار و یا یک تهدید می باشد. زمانی که مردم احساس می کنند که انتخاب هایشان مورد توجه قرار نمی گیرد، آن ها دو برابر مصر می شوند تا آن ها را عملی سازند. حتی اگر با شما در پیاده رو قدم بزنند نیز درباره این موضوع با شما مخالفت می کنند.
در این جا راه بهتری وجود دارد تا جنگ را شروع نمایید.
سوالت، مکانی را در ذهن رقیبان تان باز می کند که باید با پاسخ هایی آن ها را تکمیل سازند. اگر این روش به خوبی به کار رود، می تواند رقیبان تان را به پشتیبانی و حمایت از دیدگاه های تان سوق دهد.
از زمانی که روی آن ها تمرکز کنید، می توانید از این استراتژی به طور موثری استفاده نمایید. از این که از شگرد خود مختاری و خودخواهانه استفاده نمایید، صرف نظر کنید. به رقیبان تان توجه کنید و سعی نمایید تا با روش های مختلفی از جمله سوال پرسیدن، آن ها را تحت تاثیر خود قرار دهید.
موضوعات خود مختاری و خودخواهانه می تواند به این ترتیب باشد:
- من می خواهم پیشرفت کنم.
- من یک ترقی را می خواهم.
- من فکر می کنم که این مورد می تواند زیبا تر شود و بهتر کار کند.
- من می خواهم به جای آن، این روش را استفاده نمایم.
اگر بخواهید روی رقیبان تان در ابتدا تمرکز نمایید، به تمامی این نتایج دلخواه خود دست می یابید. در این جا به شما نشان می دهیم که باید چگونه این کار را انجام دهید.
جنگ شماره یک: مدیرتان از شما انتظار دارد تا پروژه طراحی وب سایت مجدد را در عرض 8 هفته تکمیل نمایید.
رئیس تان با دستوارات، اصلاحات و تغییراتی نزد شما می آید و بازه زمانی تحویل پروژه را 12 هفته اعلام می کند. خیلی از طراحان وب سایت بسیار در این شرایط ناراحت می شوند و کابوس های شبانه ای را مبنی بر ارائه بهترین راه حل ها و راهکارها، دارند. بیشتر این طراحان همیشه با شکست مواجه می شوند.
چگونه باید در این جا به جنگ پرداخت:
سلام JAN، من متوجه شدم که شما تغییرات جدید طراحی را به لیست اضافه کرده اید. این دو بروزرسانی به تنهایی 4 هفته کار و تلاش را می طلبد. آیا هم چنان می خواهید تا این دو مورد را در لیست قرار دهید یا می خواهید در آینده در نسخه های بعدی آن را به کار ببرید؟
رئیس تان باید در این جا به الویت بندی بپردازد. چه چیزهایی را بیشتر می خواهند؟ یک پروژه طراحی سایت به موقع و یا یک لیست از بروزرسانی هایی که باید انجام شود؟ شما بدون این که مستقیم به آن ها چیزی بگویید، مواردی را به آن ها یاد می دهید:
- شما هم چنان می خواهید مصر باشید، اما برای اعمال این تغییرات باید هزینه های بیشتری را بپردازید.
- راه حلی برای مشکلی که خودتان به وجود آورده اید، ارائه دهید.
- من یک کارشناس قابل اعتماد می باشم که به شما اخبار ناخوشایندی را می دهم.
جنگ شماره دو: رئیس تان می گوید: "اووووم ... این طراحی ها خیلی مرا شگفت زده نمی کند"
افراد غیر طراح همیشه این عادت آزار دهنده را دارند. آن ها هر چیزی را از طراحان خود انتظار دارند که به طرز خارق العاده ای باشد. همان طور که می دانید، این موضوع اشتباه می باشد. اکثر اوقات این افراد غیر طراح نمی توانند آن چه که کاربردی نمی باشد، چیزی که می خواهند و یا امیدوار می باشند تا چه اتفاقاتی روی دهد را توضیح دهند.
در این شرایط شما مجبور می باشید تا انتظارات آن ها را برآورده نمایید: انجام دادن هر کاری برای جلب رضایت افرادی که نمی دانند چه می خواهند ولی در عوض می گویند: "زمانی که نتیجه را ببینند، می فهمند"، می تواند بسیار شمار را آزار دهد.
چگونه در این جا به جنگ و دفاع بپردازید:
سلام JAN، متاسفم که نتوانستم منظورتان را متوجه بشم. می توانید مثال هایی را به من ارائه دهید تا از آن ها الهام بگیرم و کاری که می خواهید را به وجود آورم؟ این موضوع واقعا به ما کمک می کند تا جزئیات طراحی که می خواهید را دریابیم و متوجه شویم که چه مواردی متناسب با اهداف شما نمی باشد.
این دلیل بسیار ساده و غیر تهدید کننده می باشد و این روش می تواند مسئولیت را بر عهده رقیبان تان بگذارد. زمانی که آن ها برندی را به طور مثال به شما معرفی نمودند، می توانید درباره خصوصیات آن سوالاتی را بپرسید. در این باره چه موردی را می پسندید؟ چه مواردی را دوست ندارید؟ چه جزئیات طراحی را می خواهید ما در طراحی سایت تان استفاده نماییم؟
ضروی می باشد که این جزئیات و خصوصیات را دریابید.
خصوصیات و جزئیات می تواند باعث شود تا رقیبان تان انتظارات خود را اصلاح نمایند. اگر شما کارهایی که می خواهند را برای شان انجام دهید، چه ایده بدی باشند و یا خوب، هیچ فایده ای ندارد و آن ها متوجه اشتباهات خود نمی شوند. شما با این روش خصوصیات و جزئیات مورد نیاز آن ها را در طراحی به وجود می آورید و به این ترتیب مسئولیت نتایج حاصل از آن بر عهده مشتری خواهد بود.
جنگ شماره سه: ابتدا رئیس تان به شما یک لیستی از کارهایی که باید انجام شود را می دهد و سپس رفته رفته به آن ها می افزاید.
رئیسان و همکاران تمایل دارند تا موارد احمقانه را از ما بخواهند. درخواست های آن ها گاهی احمقانه، غیر واقعی و مسخره می باشد.
به عنوان طراح وب سایت، از ما انتظار می رود که آن ها را انجام دهیم. این موضوع زمانی که پروژه رو به رشد کردن و تکمیل شدن می رود، فاجعه است. به یاد داشته باشید که شما زمان زیادی را در اختیار ندارید که خواسته های بی پایان آن ها را در طراحی وب سایت اعمال کنید. البته با تمام این وجود هیچ کس دوست ندارد پاسخ "نه" را بشنود. از این رو شما تحت شرایطی مجبور می باشید تا "بله" بگویید.
- شما از من خواستید تا X را انجام دهم. آیا می خواهید به جای آن، روی Y تمرکز کنید؟
- اگر X، Y و Z را در اختیار داشته باشم می توانم این کار را انجام دهم. در این باره باید با چه کسی به طور مستقیم صححبت کنم؟
- بگذارید درباره آن فکر کنم. X ممکن است غیر ممکن به نظر بیاید، اما می توانم چیزی حدود آن چه که می خواهید را به وجود آورم. مشکلی ندارد؟
- چند روز به من مهلت می دهید تا دریابم آیا این مورد در طراحی وب سایت شما کاربردی می باشد یا خیر؟
در این جا مورد جالبی درباره این پاسخ ها وجود دارد. آن ها در واقعیت به طور پنهانی "نه" می باشند. این سوالات بلافاصله به رقیبان تان نشان می دهند که درخواست شان غیر ممکن و غیر واقعی می باشد. اما مهم ترین بخش در این جا این می باشد- این روش به آن ها اجاره می دهد تا ظاهر خود را با وجود این که جواب منفی گرفتند، حفظ نمایند.
اگر مجبور باشید تا "نه" بگویید، چه می شود؟
در این جا راه های دیگری به شما پیشنهاد می کنیم که اجازه می دهد تا رئیس، مدیر، همکار و یا مشتری سایت تان از درخواست های مسخره شان کوتاه بیایند:
- ارجاع دادن به زمان دیگر. من در حال حاضر سرم بسیار به پروژه X مشغول می باشد. آیا می توانید در آخر این هفته و یا هفته بعد این موضوع را با من در میان بگذارید؟
- تاخیر. من می توانم این درخواست شما را بعد از پایان پروژه X انجام دهم؟ محدودیت زمانی من برای پروژه X امروز می باشد و نباید دیر کنم.
- مقدمه. زمانی که بحث تحت فشار قرار دادن من می شود، بسیار بی ادب و پرخاشگر می شوم. JAN واقعا این چنین است، آیا باید درخواست او را اجابت نمایم؟
- پل: JAN و RICH واقعا روی پایگاه داده وب سایت کار می کنند، آیا باید به آن ها بپیوندم؟
- ارجاع به دیگری. اگر این کار را انجام دهم باید کار JAN را کنار بگذارم. او به کمک من در پروژه X نیاز دارد.
جنگ شماره چهار: این طراحی ها بسیار افتضاح می باشند، من از شما انتظار بیشتری داشتم.
رئیس، همکار و یا مشتری تان از طراحی سایتی که به آن ها ارائه دادید، راضی نمی باشند. شما در این شرایط ممکن است احساس سرخوردگی، حقارت و یا عصبانیت کنید. این افراد تنها یک رقیب ناراضی نمی باشند، بلکه اشخاصی هستند که تصمیم گرفته اند تا کار دیگری به شما محول نمایند.
در این جا موارد بیشتری از اعتراض آن ها وجود دارد. شما باید در این شرایط در برابر وسوسه انجام خواسته آن ها مقاومت نمایید. شما نیاز به یک نقشه و برنامه عالی دارید تا به شما کمک کند تا از این شرایط اسف بار رهایی یابید و روی مشکل واقعی که آن ها را ناراضی کرده است تمرکز نمایید.
چگونه باید جنگ را با این افراد شروع نمایید.
خدای من! من خیلی متاسفم که از این طراحی سایت خوشتان نیامده است. چه کار میتوانم در اسرع وقت انجام دهم تا این مورد برای شما کافی و صحیح باشد؟ من از شما می خواهم تا به من بگویید که مشکل در طراحی کجا می باشد تا به سرعت درصدد رفع آن بربیایم.
شاید ظاهرا این پاسخ خیلی عالی نباشد. شاید فکر کنید که شما با این پاسخ به آن ها اجازه می دهید تا بیشتر از شما سوء استفاده کنند. از این رو این نقشه خوبی نمی باشد.
آیا واقعا این چنین است؟
این پاسخ واقعا عالی و کاربردی می باشد، زیرا می تواند موارد بسیاری را انجام دهد:
ابتدا، این مورد به رقیبان تان و یا هر شخص دیگری که شما را مشاهده می کنند، نشان می دهد که شما بسیار متشخص و با ادب می باشید. شما به این صورت از زیر بار توهین قرار گرفتن شانه خالی می کنید و به مرکز مشکل توجه می کنید. هر کسی حتی رقیبان تان به این موضوع توجه خواهند کرد.
دوم، این روش میزان قانونی و منطقی بودن شکایت آن ها را مشخص می نماید. اگر آن ها شکایت منطقی داشته باشند، از رونمایی آن ترسی ندارند و از این رو شما باید به آن ها توجه کرده و درصدد رفع مشکل بربیایید. اگر شکایت شان بی اعتبار بود، تمام سعی خود را می نمایند تا جواب متناسبی را جای گزین آن کنند و به شما ارائه دهند. به یاد داشته باشید که هر کسی به این موضوع توجه خواهد کرد.
سوم، اگر جواب آن ها هم چنان بی اعتبار و مبهم بود، ممکن است باید تلاش بیشتری کنید. این روش نیز ساده می باشد: "می خواهید اندکی بیشتر توضیح دهید؟" از این رو یا آن ها از توضیح دادن صرفه نظر می کنند و یا جواب های منطقی به شما ارائه می دهند.
این مورد به نظر نمی رسد که شبیه توصیه ویژه در زمینه طراحی وب سایت باشد.
اما واقعا این چنین می باشد.
توانایی شما برای خلق طراحی های کاربردی و زیبا بستگی به میزان مقاومت و قدرت رقیبان تان دارد. مدیر، رئیس و یا مشتری وب سایت تان می تواند تاثیر بزرگی روی کیفیت کاری که ارائه می دهید، داشته باشد.
اگر شما از این که از خود دفاع نکنید و از رقیبان حمایت کنید، ممانعت به عمل آورید، آن ها هیچ گاه شما را برای ساخت طراحی وب سایت خود انتخاب نمی کنند. کیفیت طراحی که ارائه می دهید از رقیبان سرسخت تان تاثیر می گیرد و از این رو شرایط برای شما سخت می شود تا یک طراح همه کاره و همه جانبه بشوید و نام تان شهره عام و خاص شود.
شما باید کنترل خلاقانه ای روی کار خود داشته باشید.
شما باید برای دستیابی به یک موقعیت طراح وب سایت عالی و با تجربه و البته مشهور، بسیار بجنگید، اما نه برای خود بلکه برای مدیر، رئیس، همکار و یا مشتریان سایت تان.
طراحان وب سایت که نمی خواهند بجنگند، مشکل اساسی محسوب می شوند.
تصور کنید که روی طراحی بی کیفیت و یا افتضاحی تمرکز می کنید. شما می دانید که در نهایت در این زمینه شکست می خورید. طراحان با چنین درگیری هایی هر روز مواجه می باشند. این موضوعات است که ذوق و شوق آن ها را از بین می برد و آن ها را با مواردی که دوست دارند و یا از آن متنفر می باشند، رو به رو می سازد.
اما شما نباید به عنوان یک طراح وب سایت سوپر استار این چنین باشید.
بله، تمامی طراحان سوپر استار، استثنایی می باشند. آن ها درخشان، با استعداد و مملو از آگاهی و تجربه می باشند. آن ها تلاش بسیار می کنند و تمرین هایی که برای رشد و بهبودی شان مناسب می باشند را تکرار می کنند. اما از همه مهم تر آن ها یاد گرفته اند که چگونه باید با مشتریان و یا رئس طراحی سایت خود بجنگند. آیا شما هم می خواهید به این ترتیب باشید و تبدیل به یک طراح وب سایت همه جانبه و سوپر استار و با استعداد شوید؟
پس یاد بگیرید که باید چگونه بجنگید.
زمانی که مدیر، همکار ، مشتری و غیره کار طراحی وب سایت شما را بی ارزش تلقی می کند، و یا زمانی که از شما می خواهند تا موارد نامتناسبی را در طراحی وب سایت خلق نمایید، جنگ را شروع کنید. از سوالات متناسبی استفاده کنید. به این ترتیب مشاهده خواهید کرد که می توانید هر آن چه که برای سوپر استار شدن در زمینه طراحی وب سایت نیاز دارید را دریافت نمایید. راز اصلی این موفقیت درک شرایط به وجود آمده و مشخص نمودت جنگی که باید با رقیبان تان راه بی اندازید می باشد. به این ترتیب به خوبی نتایجی را به دست می آورید که همیشه به دنبال آن ها بوده اید. مطمئن باشید که به این ترتیب اعتماد به نفس بیشتری را کسب می کنید و قادر خواهید بود تا در کنار اعلام و اظهار نارضایتی و یا پاسخ منفی خود به مشتریان و مدیران تان، آن ها را همراه خود نگه دارید و شغل خود را از آسیب های احتمالی مصون بدارید.
برخی از مشتریان، مدیران و یا همکاران و غیره، حق به جانب و مدعی هستند. آن ها قربانیان خود را با دقت انتخاب می کنند. آن ها منفعت خود را در هر چه کمتر هزینه کردن و هرچه بیشتر کار رایگان طلب کردن، گمان می کنند. شما نباید قربانی بعدی آن ها باشید.
شما قدرت دارید. حالا شما از ترفند های آن ها آگاه هستید، شما می دانید که آن ها کجا حمله می کنند. این آگاهی های در این مقاله به عنوان یک واکسینه برای شما عمل می کند و باعث می شود تا از تجارت و مشتریان تان محافظت کنید. اما این در صورتی است که شما بتوانید به خوبی جنگی را با آن ها راه بی اندازید که قهرمان اصلی آن، خود شما می باشید.
